دنیای شگفت انگیز ما

گوشه ای از شگفتی های گیتی

دنیای شگفت انگیز ما

گوشه ای از شگفتی های گیتی

سایه گذشته...

سایه گذشته...

سایه گذشته روحم را عذاب می دهد و گاهی که خیال آن به سراغم می آید ناخداگاه اشک از دریچه چشمانم سرازیر و گونه هایم را غسل می دهد. نگریستن گذشته از دریچه خیال ذهن آسان است چون می توان هر گونه که بخواهیم آن را تغیر و پایان خوشی برای خاطرات تلخ گذشته بسازیم اما هنگامی که به لبه انتهایی آن یعنی هوشیاری بعد از خیال می رسیم غنچه پژمرده غمها بار دگر سر بزیرتر و پژمرده تر می شود و بر سنگینی وزنه غمهایم که سینه ام را می فشارد، افزوده می شود. آه بار خدایا چگونه رهایی یابم از این زندان خیال و بیرون کشم روحم را از بند خاطرات. خاطراتی که همانند سوهانی زبر به جانم افتاده و انگار دست بردار نیست تا وقتیکه تمام وجودم سائیده شود و چیزی جر یک خاطره از من بر جای نماند.  

با تشکر  

سوران 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد